طب ایرانی مادر مکاتب پزشکی جهان
طب ایرانی که مادر مکاتب پزشکی جهان است، سابقهای بیش از هفت هزار سال دارد و یک مکتب طبی کامل و پویا است که جهان را به عنوان نظام احسن و آفریده خالق علیم و حکیم می نگرد و پزشک را از بابت تسلط و احاطه او به علوم مختلف و درک صحیح او از جهان هستی حکیم نامیده است.
شوربختانه هم مردم و هم پزشکان تنها به معجزه دارو و کرامات طب رایج دل بستهاند
طبق نقل سیریل الگود مورخ پزشکی، مکتب طب ایرانی قبل از طب یونانی موجود بوده و ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده، به یونانیان تعلیم دادند. این میراث گرانبها به قدر لازم شناخته نشده، پتانسیلها و توانمندیهای طب ایرانی در پیشگیری از بیماریها و درمان بسیاری از بیماریهای صعب العلاج نادیده انگاشته شده و امروز بیشتر از هر زمان دیگر این رشته با عوام زدگی و غفلت توام شده و شوربختانه هم مردم و هم پزشکان تنها به معجزه دارو و کرامات طب رایج دل بستهاند و بدون توجه به سبب اصلی پیدایش بیماریها به استفاده از انواع دارو پرداخته و چنانچه عامل بیماری را تشخیص ندهند بر اثرات آمدن یک ویروس جدید حملش میکنند.
حجم عظیمی از اطلاعات پالایشنشده مردم را دچار بحران اطلاعاتی و نوعی سردرگمی کرده
این مکتب طبی تا سطح، توصیههای بیاثر و بعضا زیانآور اقوام، شبکههای مجازی و برخی عطاریها نزول پیدا کرده است، فلذا حجم عظیمی از اطلاعات پالایشنشده در این حوزه دانسته یا نادانسته بوجود آمده که بسیاری از آنها هیچ منبع و سندی در متون طبی ندارند و به جای رفع نیازهای مردم، آنها را دچار بحران اطلاعاتی و نوعی سردرگمی میکند.
ناهنجاری دیگر در این حوزه عقیده ایست که هر چیز قدیمی و سنتی را قبیح و دور از خرد میشمارد. دستاویز گروهی از دارنگان این پندار رشد و رونق پزشکی رایج و ابزارهای آن است و بنمایه باور عدهای دیگر تبلیغات سوئی است علیه انواع دیگر پزشکی به ویژه پزشکی ایرانی شده و میشود. سازندگان این گفتارها بی آنکه بدانند پزشکی ایرانی چیست و بر چه مبنایی است، دلها را بر این دانش سترگ سرد کرده و آن را نوعی کاسب کاری، حیلهگری و خرافهگرایی معرفی کرده و به ریشخند میگیرند.
مردم زمانی به پزشکی ایرانی روی میآورند که به قول قدما تخته مشق اطبا شدهاند.
لذا بنابذ دلایلی که ذکر شد برخی از بیماران برای علاج بیماری خویش، ابتدا به پزشکان داخلی اعم از عمومی و متخصص و فوق تخصص رجوع میکنند و اگر درمان نیابند، با صرف هزینههای گزاف دست به دامان پزشکان خارجی میشوند و اگر این هم افاقه نکرد به طب سوزنی، آب درمانی و گیاهخواری، دعانویسی و… پناه میبرند و در صورت ناکارآمدی از سر یاس و ترس از مرگ، زمانی به پزشکی ایرانی روی میکنند که به قول قدما تخته مشق اطبا شدهاند و بدن توان و قدرت خود را از دست داده و تنوع داروها و درمانها حیران و مبهوت مانده و دیگر از طبیب هر چند حاذق باشد جز تاسف و پوزش کاری بر نمیآید.
بسیاری از ما هیچ اطلاعی از تاریخ و فلسفه طب ایرانی نداریم
بسیاری از ما تقریبا هیچ اطلاعی از تاریخ و فلسفه این مکتب، اساتید و ستارگانی مانند: ابن سینا، رازی، علی بن عباس اهوازی، ابن ابی الصادق نیشابوری، سید اسماعیل جرجانی، عماد الدین محمود شیرازی و… نداریم. از آنجا که مبانی علمی، اجتهادی و فلسفی قدرمتند این مکتب برای خاص و عام روشن نشده است، زیتمه سعی بر حفظ و ترویج این مکتب عالی دارد، و در مطالب آینده به بسط و گسترش آن به طرق مختلف خواهد پرداخت، به امید خدای متعال…